88/11/11
5:49 ع
سلام علیکم. آنچه تقدیم می شود اولین بخش از منتخب سخنان حضرت امام خمینی از صحیفه امام است. ترتیب بیانات بر حسب تاریخ است و در انتخاب آنها سعی شده شرایط تاریخی و خصوصیات و روش رهبری حضرت امام بیش از هر چیز دیگر مشخص شود، علاوه بر اینکه سعی شده آنچه به نظر می آید در نگاه امام اهمیت بیشتری دارد، متمایز و قابل فهم باشد. اولین قسمت از این مجموعه منتخبی از سخنان و پیام های حضرت امام از 23 بهمن 1357 تا 31 فروردین 1358 است.
پیروزى شما پیروزى بزرگ اسلام است، و از این به بعد توجه به بسیارى از امور لازم است که عمده آن توجه به حفظ وحدت کلمه است. ما در بین مبارزه هستیم و باز محتاج به وحدت کلمه هستیم؛ باز باید همه اقشار با هم برادروار و در کنار هم آماده باشند براى مبارزه و جلوگیرى از تشتتات و اختلافات. اگر خداى ناخواسته اختلافات پیدا شوند معلوم نیست که ما به پیروزى نهایى برسیم.
اینک ما باید ایران را بسازیم؛ از نو بسازیم ولى مشکلات دارد مشکلات فقط با دولت رفع نمىشود، مشکلات با یک قشر یا دو قشر از ملت رفع نمىشود. همه ملت باید دست به هم بدهند و هرکس در هر شغل، مقام و مکانى که هست، دست به دست ملت بدهد و با هم این بناى جدید را به پایان برسانیم، و یک ملت جدید و یک دولت جدید و یک بناى جدید که همه اسلامى باشد و همه انسانى باشد ما از سر بنا کنیم.( 23 بهمن 1357/14 ربیع الاول 1399)
آن روزى که ما وحدت کلمه را از دست دادیم، آنها حمله خواهند کرد و باز یک قلدرى را مثل رضاخان یا به اسم او یا دیگرى مىآورند. به هر رژیمى که باشد مىآورند سرِ کار. باز همان معانى است و همان آش و همان کاسه است، و همان عقب ماندگى است و همان ذلت است و همان چیزهاست. ( 29 بهمن 1357/20 ربیع الاول 1399.)
مبارک باد بر شما روزى که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و پدران و رنجهاى طاقتفرسا، دشمن غول صفت و فرعون زمان را از پاى درآوردید، و با رأى قاطع به جمهورى اسلامى، حکومت عدل الهى را اعلام نمودید. حکومتى که در آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده مىشوند و نور عدالت الهى بر همه و همه به یک طور مىتابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان مىبارد. مبارک باد شما را چنین حکومتى که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و ترک و فارس و لر و کرد و بلوچ مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برترى و به اخلاق فاضله و اعمال صالحه است.
صبحگاه 12 فروردین- که روز نخستین حکومت اللَّه است- از بزرگترین اعیاد مذهبى و ملى ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند.( 12 فروردین 1358/3 جمادى الاول 1399.)
ما اسلام را باید معرفى کنیم به عالم؛ و اگر چنانچه آنطور که اسلام هست معرفى بشود به عالم، عالم توجه به اسلام پیدا مىکند. متاعِ مسلمینْ متاعِ ذى قیمتى است لکن عرضه باید بشود ..
در جمهورى اسلامى باید تمام مسائلى که در ایران است متحول بشود. در جمهورى اسلامى باید دانشگاهها متحول بشود؛ دانشگاههاى پیوسته، به دانشگاههاى مستقل متبدل بشود. فرهنگ ما باید متبدل بشود؛ فرهنگ استعمارى، فرهنگ استقلالى بشود. دادگسترى ما باید متحول بشود؛ دادگسترى غربى به دادگسترى اسلامى متبدل بشود. اقتصاد ما باید متحول بشود؛ اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل متبدل بشود. تمام چیزهایى که در حکومت طاغوت بود و به تَبَع اجانب در این مملکت ضعیف، در این مملکت زیردست، پیاده شده بود با استقرار حکومت اسلامى و حکومت جمهورى اسلامى تمام اینها باید زیرورو بشود.( عصر 12 فروردین 1358/3 جمادى الاول 1399.)
در انقلاباتى که در دنیا واقع مىشود کم اتفاق مىافتد- یا اتفاق شاید نیفتاده باشد- که اینطور باشد که یک مطلبى را که در مرکز مملکت مىگویند، همین مطلب در کوره دههاى دور افتاده هم باشد؛ و آن مطلبى را که روشنفکران مىگویند، همان را مردم بازار و کوچه و دهقان و کشاورز هم همان را خواستار باشد
من اینطور فهمیدم که خداى تبارک و تعالى در این مسئله نظر دارد و از آنجا اطمینان برایم پیدا شد که پیروزى هست. البته به این زودى و به این سهلى را نمىتوانستم حدس بزنم
یک همچو روحیه فداکارى، یعنى همان روحیهاى که در زمان رسول اللَّه براى مردم پیدا شده بود و در ظرف نیم قرن مسلمین را بر تقریباً دنیاى آن روز غلبه داد، این روحیه در ملت ما پیدا شده بود که خودشان را با شوق و اشتیاق مىخواستند فدا بکنند. آنچه ما را غلبه داد این روحیه بود؛ فلسفه نبود، جهان بینى نبود، اسلام شناسى نبود؛ هیچ این حرفها نبود. این روحیه که در ملت پیدا شد و این تحرکى که پیدا شد یک مطلب غیبى بود که در ظرف مدت کوتاهى یک همچو تحول روحى در جمعیت پیدا شد؛ و ما تا اینجا که آمدیم با این تحول روحى همراه هستیم. و این رفراندم را که شما دیدید و جلویش شکست آن ابرقدرتها را که دیدید، اینها همه را ما باید خارق عادت بدانیم.
شما سوار اتومبیل شدید و از شهرى به شهرى رفتید، اگر انسان مقصدش ده فرسخ است، در سرِ نُه فرسخى رو به خستگى مىرود؛ وقتى مىرسد آنجا، دیگر افتاده است- ما اگر اعتقادمان این باشد که پیروز شدیم دیگر رو به سستى مىرویم و ما [هنوز] پیروز نشدیم. ما مانعها را حالا یک مقدارى رفع کردیم، ریشه هاشان هم هنوز باقى است ..
ما اگر این وحدت کلمه و این خاصیت که عبارت از اسلامیت است که در آن همه چیز هست، اگر این را ما حفظش بکنیم، تا آخر با پیروزى هستیم و اگر- خداى نخواسته- یا اینها اخلال بکنند و ما شل بیاییم و جلویشان را نگیریم و ملت جلویشان را نگیرد، و یا خودمان خیال کنیم که پیروز هستیم و به سستى گرایش پیدا بکنیم من خوف این را دارم که- خداى نخواسته- با فرم دیگر همان مسائل را پیش بیاورند. البته با فرم شاهنشاهى دیگر نمىگویند براى اینکه این شکست خورده است؛ این را مىدانند که قابل عمل نیست، یک فرم دیگرى رویش مىگذارند. بلدند آنها، مطالعات دارند.( 17 فروردین 1358/8 جمادى الاول 1399)
بانوان همه ایران به جمهورى اسلامى حق دارند. آنها در این نهضت سهیم هستند. باید بگویم که آنها در صف اول واقع هستند براى اینکه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجیع شدند. شماها به اسلام خدمت کردید، و بعد از این هم ان شاء اللَّه خدمت مىکنید. شماها مردان و زنانِ شیر در ایران تربیت مىکنید. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستید که اولاد خودتان را خوب تربیت کنید؛ اسلامى تربیت کنید، انسانى تربیت کنید، مجاهد تربیت کنید. ما با مجاهده شما و همه طبقات، این نهضت را تا اینجا پیش بردیم و «جمهورى اسلامى» را اعلام کردیم. و از این به بعد باز احتیاج به شما داریم.
سلام و درود بر شما شیرزنانى که در صف اول مجاهده بودید! خداوند شماها را حفظ کند.( 17 فروردین 1358/8 جمادى الاول 1399.)
شما اگر بخواهید به مشکلات خودتان پیروز بشوید، اگر بخواهید قدس را نجات بدهید، اگر بخواهید فلسطین را نجات بدهید، اگر بخواهید مصر را نجات بدهید و سایر ممالک عربى را نجات بدهید از دست این عمال، از دست اجانب، ملتها باید قیام بکنند؛ باید ملتها این کار را انجام بدهند؛ ننشینند که دولتها بر این مسائل وارد بشوند. آنهاروى مسائلى که براى خودشان صرفه دارد عمل مىکنند ..
من توصیه مىکنم به همه اقشار انسانى و به همه اقشار مسلمین و به همه اقشار عرب که اگر بخواهند اینها غلبه کنند بر مشکلاتشان، باید تربیت اسلامى بشوند؛ بایدروى نقشه اسلام حرکت کنند؛ قرآن هادى آنها باشد، «امام» آنها باشد. اگر اینطور بشود غلبه خواهند کرد بر همه امور، و اگر اینطور نباشد و بخواهندروى موازین عادى وروى موازین- عرض مىکنم که- سیاسى و اینها بخواهند پیش ببرند، دولتها همیشه مقدمند بر اینها، و [ملتها] هم پیش نخواهند برد ..( 17 فروردین 1358/8 جمادى الاول 1399. در جمع مبارزین کشورهاى اسلامى)
همه محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسى در هیچ گوشه مملکت نباید از داشتن خانه محروم باشد. بر دولت اسلامى است که براى این مسئله مهم چارهاى بیندیشد، و بر همه مردم است که در این مورد همکارى کنند.
اینجانب حسابى به شماره 100 در تمام شعب بانک ملى افتتاح کرده و از همه کسانى که توانایى دارند دعوت مىکنم که براى کمک به خانه سازى براى محرومان به این حساب پول واریز کنند.
من امیدوارم همه کسانى که زمینهاى وسیعى در اختیار دارند به این امر مهم اسلامى- انسانى کمک کنند، و زمینها را در مناطق مرغوب قابل سکونت در اختیار این طرح بگذارند. و نیز هرکس که توانایى دارد، در تأمین انواع مصالح ساختمانى به این خدمت اسلامى کمک و نیروى کار و کارگرى به طور وسیع به کار افتد.( 21 فروردین 1358/12 جمادى الاول 1399)
من از ملاقات شما جوانهاى برومند و چهرههاى تابناک خوشحال هستم و مایلم به ملاقات شماها. مایلم که باشما مصافحه کنم ولیکن وضع مزاجى من وکارهاى زیاد من این فرصت را به من نمىدهد. من از همه شما تشکر مىکنم که پاسداران اسلام هستید و براى اسلام وبراى کشور خدمت مىکنید و دراین مواقع سخت شما زحمت مىکشید. من اجر شما را از خداى تبارک و تعالى مىطلبم، و براى شما سعادت و سلامت مىخواهم.
ما از این به بعد هم احتیاج به شما داریم؛ ما همیشه محتاج به شما جوانها هستیم. ما بعدها هم براى کشورمان احتیاج به فعالیت شما جوانهاى برومند داریم و من امیدوارم که در همه مراحل، شما با مردانگى با ما همراهى کنید و این نهضت را به پیش ببرید. امروز کشور مال خود شماست، و شما باید مال خودتان را حفظ کنید.( 23 فروردین 1358/14 جمادى الاول 1399)
این پیروزى را ما از بانوان داریم قبل از اینکه از مردها داشته باشیم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردها هم جرأت و شجاعت پیدا کنند. ما مرهون زحمات شما خانمها هستیم و همیشه دعا به همه و همه ملت و شماها مىکنیم.(صبح 24 فروردین 1358/15 جمادى الاول 1399.)
[در این دیدار ابتدا مادر یکى از شهدا سخنانى ایراد کرد که خلاصه آن در زیر آمده است:.
اى امام! ما در گنبد هیچ امنیت نداریم، ناموس و مالمان در خطر است. من دختر چهارده سالهام را در آنجا گذاردم تا به حضور شما برسم. وقتى حرکت مىکردم دخترم گفت: مرا هم به خدمت امام ببر، مرا به چه کسى مىسپارى؟ آیا من از خود و ناموسم چگونه دفاع کنم؟ اى رهبر! من شرم دارم بگویم که مادرى با گریه مىگفت در جلوى روى من این گروه جنایتکار به دخترم تجاوز کرده و سر از بدن او جدا کردند.].
اى مادر! براى من مرگ بهتر از این است که این مصیبتها را بشنوم. اى مادرها و خواهرهاى من! جوانهاى شما جوانهاى ما بودند... همه باید در راه اسلام شهید بشویم. اسلام عزیزتر از هر چیز است. من راجع به مصیبتهایى که به شما مادرها و خواهرها وارد شده است بسیار متأثرم به طورى که نمى توانم دیگر صحبت کنم ..من مطالب شما را با دولت در میان مىگذارم و امیدوارم که ان شاء اللَّه امنیت آنجا برقرار بشود.( 24 فروردین 1358/15 جمادى الاول 1399)
...روز چهارشنبه 29 فروردین روز ارتش اعلام مىشود...( 26 فروردین 1358/17 جمادى الاول 1399)
رمز پیروزى ما این است که جنبه فقط سیاسى نبود، فقط براى نفت و امثال اینها نبود؛ جنبه جنبه معنوى بود، اسلامى بود. جوانان ما آرزوى شهادت مىکردند، جوانان ما شهادت را استقبال مى کردند؛
ان شاء اللَّه بعد از اینکه حکومت اسلامى استقرار پیدا کرد، نقیصهها را همه با هم باید رفع بکنیم، که در رأس آنها فرهنگ است. فرهنگ اساس ملت است، اساس ملیت یک ملت است، اساس استقلال یک ملت است و لهذا آنها کوشش کردهاند که فرهنگ ما را استعمارى کنند. کوشش کردند که نگذارند انسان پیدا بشود. آنها از انسان مىترسند، از آدم مىترسند. آنها کوشش کردند در این سالهاى طولانى، و خصوصاً در این پنجاه و چند سال، که رجال در ایران پیدا نشود. تحصیلات را به طورى قرار دادند که رشد تحصیلى و انسانى پیدا نشود. ما را همچو ترساندند، همچو با تبلیغات خودشان ماها را ترساندند که از خودمان مىترسیدیم، به خودمان اعتماد نداشتیم(29 فروردین 1358/20 جمادى الاول 1399.)
باید بفهمیم که با چه نیرو این پیروزى [به] دست آمد. اگر ندانیم چه نیرویى بود براى آتیه خطرناک است، و اگر بدانیم چه نیرویى بود و اهتمام نکنیم براى حفظ آن براى آتیه کشور ما خطرناک است. نیروى پیروزمندانه، نیروى اسلام بود، نیروى ایمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارک و تعالى بود؛ توجه به مقصد واحد که آن اسلام و جمهورى اسلام و احکام اسلام [است] بود؛ و فداکارى ملت ما براى اسلام و شهادت را فوز عظیم دانستن، رمز پیروزى بود. ما اگر وحدت کلمه نداشتیم، هر یکْ یک مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مىکشیدند، ممکن نبود بر این قوه شیطانى و قدرتهاى بزرگ که در دنبال او بود پیروز شویم ..( باید بفهمیم که با چه نیرو این پیروزى [به] دست آمد. اگر ندانیم چه نیرویى بود براى آتیه خطرناک است، و اگر بدانیم چه نیرویى بود و اهتمام نکنیم براى حفظ آن براى آتیه کشور ما خطرناک است. نیروى پیروزمندانه، نیروى اسلام بود، نیروى ایمان جوانان ما به اسلام و به خداى تبارک و تعالى بود؛ توجه به مقصد واحد که آن اسلام و جمهورى اسلام و احکام اسلام [است] بود؛ و فداکارى ملت ما براى اسلام و شهادت را فوز عظیم دانستن، رمز پیروزى بود. ما اگر وحدت کلمه نداشتیم، هر یکْ یک مقصدى داشت، هر گروهى به طرفى مىکشیدند، ممکن نبود بر این قوه شیطانى و قدرتهاى بزرگ که در دنبال او بود پیروز شویم ..( 30 فروردین 1358/21 جمادى الاول 1399.)
اولًا تشکر مىکنم از این وَفْد (گروه سیاسی) و از امام محترم (آقاى محمدالسبیل، امام جماعت وقت مسجدالحرام و رئیس هیأت مذهبى اعزامى) و از ملت حَرَمَیْنِ شریفین، ریاض و از جلالت ملک (ملک فهد بن عبدالعزیز، پادشاه وقت عربستان سعودى.) که شما را براى تفقد از ما اینجا فرستاده است....بر مسلمین و بر دولتهاى اسلامى است که با هم متحد بشوند و این جرثومه فساد را از بن و بیخ برکنند و [به] کسانى که پشتیبانى آنها را مىکنند اجازه ندهند که پشتیبانى کنند.(بامداد جمعه 31 فروردین 1358/22 جمادى الاول 1399)